چشم انداز آينده تحقيقاتي واقعيت مجازي درماني

۳۵ بازديد ۰ نظر

چشم انداز آينده تحقيقاتي واقعيت مجازي درماني دركنار تعديل عصبي غيرتهاجمي و تصويربرداري عصبي Frontiers in Human Neuroscience

اين بررسي تا اينجا شواهد استفاده از واقعيت مجازي درماني در جمعيت­‌هاي گوناگون باليني را به عنوان ابزاري جدا يا ضميمه مداخلات معمول توان‌بخشي عصبي مورد تفحص قرارداده است. با اين يك سوال باقي مي­‌ماند؛ آيا مي‌­توان اثرات مثبت واقعيت مجازي را به تكنيك‌­هاي تعديل عصبي مانند tDCS افزود، و يا آيا ممكن است تركيب اين فناوري‌­ها روش هدفمندتري براي پايش اثرات واقعيت مجازي بوسيله روش­هاي تصويربرداري مغزي غيرتهاجمي مانند fNIRS و EEG را فراهم كند؟

افزودن واقعيت مجازي درماني به tDCS

تحريك فراجمجمه­‌اي جريان مستقيم روش نو ظهوري براي تحريك مغزي غيرتهاجمي است كه از جريان الكرتيكي شدت پايين مستقيم براي تعديل تحريك‌­پذيري نورون­‌هاي غشري و شبكه­‌هاي مرتبط با آنها استفاده مي­‌كند. بوسيله قرار دادن آند مثبت يا كاتد منفي بر روي پوست سر tDCS مي­‌تواند تحريك­‌پذيري نورون‌­هاي قشري زيري را به شكل خاص قطبي تسهيل (tDCS آندي) و يا مهار (tDCS كاتدي) كند. به دليل چنين اثر تعديل عصبي قدرتمندي، tDCS معمولا به عنوان ضميمه قبل (آفلاين) يا در طول (آنلاين) درمان توانبخشي براي بهبود عملكرد شناختي حركتي در افراد سالم و يا جمعيت باليني مورد استفاده قرار گرفته است.

در تئوري، استفاده از tDCS در كنار واقعيت مجازي درماني براي افزوده شدن توان‌بخشي عصبي به نظر تكميل كننده مي‌­رسد. بررسي كه توسط لي و چان در سال 2014 انجام شد مشاهده كرد كه پس از 15 جلسه واقعيت مجازي درماني با tDCS كاتدي آنلاين بر روي قشر حركتي آسيب نديده بيماران سكته زيرآستانه شديد، جمعيت مورد بررسي نسبت به گروه شم بهبود در مقياس‌­هاي باليني خاص مربوط به سكته، تست عضله دستي و ايندكس بارتل را نشان دادند. سپس كيم و همكاران در سال 2014 نشان دادند كه اضافه كردن tDCS آنلاين آندي بر روي قشر حركتي آسيب نديده در كنار واقعيت مجازي درماني نه تنها كاركرد دست بالايي را بهبود بخشيد، بلكه تحريك پذيري قشري‌نخاعي در بيماران سكته­‌اي زيرآستانه شديد را افزايش داد.

در مقابل يافته­‌‌هاي اشاره شده، نتايج متناقضي توسط ويانا و همكاران در سال 2014 گزارش شد كه اثرات تركيب واقعيت مجازي با tDCS آفلاين آنودي بر روي قشر حركتي بيماران سكته‌­اي در طول 15 جلسه 1 ساعته واقعيت مجازي درماني مقايسه كرد. در حالي‌كه نتايج هيچ تفاوت آماري در اندازه­‌گيري­هاي باليني مختص سكته (ارزيابي فاگل-مير، ارزيابي حركتي ولف) در كاركرد بازوي بالايي بين بيماراني كه tDCS واقعي دريافت كرده بودند نسبت به گروه شم نيافت، بايد به ياد داشت كه بيش از 50% از بيماراني كه tDCS آنودي به همراه واقعيت مجازي درماني دريافت كردند از لحاظ باليني بهبودهاي معناداري را در اسپاسم مچ دست پس از درمان نشان دادند. بر اساس اين يافته‌­هاي محدود VR و tDCS، مي­توان ديد كه اعمال tDCS در طول واقعيت مجازي درماني فاكتوري معنادار در تقويت اثرات واقعيت مجازي درماني به تنهايي است، كه در تركيب tDCS و توان‌بخشي عصبي نيز اينگونه است. گرچه تركيب واقعيت مجازي و تعديل عصبي (tDCS) بيشتر در اختلالات حركتي اعمال شده است، با توجه به بهترين دانشمان مي‌­توان گفت كه هيچ بررسي شناخته شده‌­اي در زمينه تركيب اين دو فناوري براي اختلالات شناختي و خلقي وجود ندارد. بنابراين درمانگراني كه از اكنون استفاده از واقعيت مجازي درماني را در اختلالات رواني و خلقي اتخاذ كرده‌­اند به شكل بالقوه مي­‌توانند از استفاده همزمان VR و tDCS براي افزودن مزيت­‌هاي درماني فراتر از واقعيت مجازي درماني به تنهايي بيشترين استفاده را ببرند.

احتمال دارد كه اثرات تركيبي VR و tDCS تحت تاثير تركيب فاكتورهاي گوناگوني باشد. براي مثال: 1) خصوصيت­هاي عمومي جمعيت (مثلا مناطق تحت تاثير در مغز)؛ 2) پارامترهاي tDCS مانند مكان قرارگيري الكترود (منطقه متاثر يا غيرمتاثر)، قطبيت (آنودي يا كاتدي)، زمانبندي اعمال tDCS (آنلاين يا آفلاين). در چنين مواقعي كه تاثيرمداخلات تركيبيVR و tDCS وابسته زمانبندي و مكان قرارگيري است (يعني كي و كجا را تحريك كنيم)، روشي براي شناسايي و پايش تغييرات در كاركردهاي نوروفيزيولوژيك در حين دريافت درمان توسط بيمار براي بهينه سازي اثرات مداخله حياتي است. از اين رو روش­هاي تصويربرداري عصبي مي­توانند براي پايش پيشرفت درمان واقعيت مجازي مورد استفاده قرار بگيرند كه در بخش بعدي خواهيم ديد.

اگر به اين موضوع ها علاقه دارين پيشنهاد ميكنيم با دانلود نرم افزار واقعيت مجازي درماني از بقيه مقاله ها ديدن فرماييد.

https://logopond.com/SamihBerge3/profile/518986/?filter=&page=
https://www.cplusplus.com/user/SamihBerge3/
https://8tracks.com/samihberge3